کودک ژئوپولیتیکی درحال تماشای تولد انسان جدید

 

 

تاریخچه اثرنقاشی کودک ژئوپولیتیکی درحال تماشای تولد انسان جدید

 

تابلوی کودک ژئوپولیتیکی درحال تماشای تولد انسان جدید در سال 1943 با رنگ‌روغن روی بومی با ابعاد 44.5*52 سانتی‌متر کشیده شده و اکنون در موزه‌ی سالوادور دالی نگهداری و البته در سن‌پترزبورگ و فلوریدا هم به نمایش گذاشته می‌شود.

 

Untitled 1

 

در این تابلو دالی تولد انسان جدید را از دل شی‌ ای تخم‌مرغ‌مانند به‌تصویر کشیده است. در این نقاشی قاره ‌ها با حالتی شبیه به زرده‌ی تخم‌مرغ و البته تاحدی شبیه به پارچه‌ی زرین چین‌خورده نقاشی شده‌اند و این دو عنصر در همان نگاه اول این احساس را به بیننده القا می‌کنند که این تخم‌مرغ همان کره‌ی زمین است. همان‌طور که اشاره کردم تخم‌مرغ در آثار دالی نمادی از زایش و تولد است .

انسان جدید می‌کوشد از آمریکای شمالی سر از تخم درآورد، درحالی‌که با دست خود از قسمتی از تخم‌مرغ که جایگاه اروپا روی کره‌ی زمین است، برای بیرون‌آمدن کمک می‌گیرد و به‌نوعی با این فشار این قسمت از زمین را کاملاً نابود کرده است. سالوادور دالی این نقاشی را در دوره‌ی اقامت خود در آمریکا کشیده و در آن به‌وضوح بر جایگاه کلیدی آمریکای شمالی، محل قرارگیری سر انسان جدید و جایگاه خروج او از تخم‌مرغ، تأکید می‌کند.

شاید بتوان تولد انسان جدید از آمریکا را نشانی از قدرت‌گرفتن آمریکا به‌عنوان پایه‌گذار جهانی جدید، بعد از تضعیف اروپا طی جنگ جهانی دانست. آثار دالی در آمریکا بیشتر از اروپا مورد توجه و تحسین قرار گرفتند و او در مجموع بر این باور بود که آمریکا دارای این ظرفیت است که جهانی نو و بهتر را شکل دهد.

علی‌رغم چنین تفسیر خوشبینانه‌ای که از این تابلو داده شده باید هنگام تماشای این تابلو درنظر داشت که دالی آن را در سال 1943 یعنی در جریان جنگ جهانی دوم، کشیده و آن را با کلمات «چتر نجات»، «حفاظت»، «گنبد»، «جفت»، «کاتولیک»، «تخم‌مرغ»، «اعوجاج زمینی» و «بیضی بیولوژیکی» توصیف کرده و گفته است که جغرافیا طی یک رویش تاریخی پوست‌اندازی می‌کند. با کنارهم‌چیدن این واژه و با توجه به عناصر تابلو می‌توان برداشتی بدبینانه هم از آن داشت.

انسان جدید، در میان خون، نمادی از تلفات بسیار جانی در جنگ جهانی دوم، با نابودکردن اروپا، از آمریکای شمالی وارد دنیایی می‌شود که در آن انسان‌ها دچار فقر و سوءتغذیه هستند و از انسان، جغرافیا و دنیای جدید هراسان‌اند. دنیایی که یک زن ضعیف‌الجثه درحال نشان‌دادن آن به کودکی هراسان و بهت‌زده از مشاهده‌ی انسان جدید است.

هرچند باز هم می‌توان تفسیری خوش‌بینانه‌تر از این نقاشی داد و آن این‌که انسان جدید از آمریکای شمالی متولد می‌شود تا دنیای فلک‌زده‌ی قدیم را متحول کند. این دید خوشبینانه به‌ویژه با مقایسه‌ی این تابلو با تابلوی تمثیل کریسمس آمریکایی که دالی آن را در سال خلق این اثر، یعنی 1943، کشیده قوت بیشتری پیدادر این تابلو به‌وضوح شاهد این هستیم که ترک تخم‌مرغ به‌فرم آمریکای شمالی است، کشوری جوان و نو که قرار است عاری از تمامی کاستی‌های دنیای قدیم، جهانی جدید را شکل دهد.

پی‌بردن به مقصود اصلی این نقاشی دالی همچون بسیاری از دیگر آثار او به‌سادگی میسر نیست، اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که دالی خلاف سورئالیست‌ها نه با سوسیالیست‌ها بود، نه با کمونیست‌ها، نه با آنارشسیت‌ها و نه از پیروان تروتسکی. او سال 1940 و در بحبوحه‌ی جنگ دوم جهانی به آمریکا رفت و باز هم خلاف سورئالیست‌ها مخالفتی با سیاست‌های آمریکا نداشت، هرچند او خود را فردی سیاسی نمی‌دانست. از سویی او از سوی برتون به متهم به طرفداری از هیتلر متهم شد و حتی اگر این اتهام بی‌پایه بوده باشد، بدیهی‌ست که دالی بعد از پایان جنگ‌های داخلی اسپانیا از فرانکو دیکتاتور اسپانیا تبعیت کرد و تمامی این‌ها باعث شدند او از سوی سورئالیست‌ها طرد شود و رسماً در جمع این گروه جایی نداشته باشد.

می‌کندبدون تردید این رویکردهای سیاسی دالی در تفسیر آثار او جایگاه مهمی دارند، البته از نظر نمی‌باید دور داشت که دالی شخصیتی بسیار پیچیده داشته و نگریستن به، و تفسیر آثار او با دیدی تک‌بعدی نادرست است.

 

 

سالوادور عجیب

 

"هر روز صبح وقتي از خواب بلند مي شوم، با خودم مي گويم چه لذتي بالاتر از اينکه مثل «سالوادور دالي» باشي؟! و سريع از خودم مي پرسم امروز چه کار شگفت انگيزي خواهد کرد اين سالوادور دالي؟!» اين جملات را کسي درباره نقاش، مجسمه ساز و گرافيست اسپانيايي «سالوادور دالي» نگفته است. اينها اظهارنظرهاي خود او درباره خودش است! دالي فردي خيال پرداز بود که براي جلب توجه ديگران کارهاي عجيبي مي کرد و حرف هاي عجيبي مي زد. همين تفاوت شخصيت هم باعث مي شد تا توجه بيشتري به نقاشي هاي او نشان داده شود . "